وصال توام آرزوست
شنبه, ۱۱ مهر ۱۳۹۴، ۰۷:۴۶ ب.ظ
عشقبازی کردن با تو ای آرام من
چه آسان و شیرین است
و من تو را به عشق دنیایی نمی فروشم
کاش مرا از جنس بی جفت خویش می آفریدی
یگانه و تنها.
آرامم
مرا جرات با تو بودن بخش
جرات با تو ماندن .
در ترنم اشک های خویش همچون همیشه تو را جستجو می کنم
تو را که هق هق گریه های شبانه ام
بهانه ی توست
مرا دیوانه کردی و جنونم را چرا در این کویر تنهایی ها
رها کردی و مرا با خود نبردی
تحمل من مگر چقدر می توانست فراخ باشد
که بی تو تاب آورد
و تو که شیفتگی را در من دیدی
چگونه جنونم را نادیده گرفتی
جنونی که مرا بارها در اثبات شیفتگی خویش
بی آبرو کرده بود
و کنون که مرا نظاره گری
و اشک های مرا می شماری
به من بگو که این فراق کجا پایانی دارد
که وصال توام آرزوست.- ۹۴/۰۷/۱۱