مبهوت توام
يكشنبه, ۱۲ مهر ۱۳۹۴، ۰۶:۵۰ ب.ظ
هر روز که می گذرد
بیش از دیروزم حیران کرامت تو می شوم
باور داشتم که کرامتت
در هیچ جای این جهان ادراکم
سراغی ندارد
اما چنین شگفت.....!!!!
آنچنان مبهوت توام که زبانم
الفبای مادریش را گم کرده است
با تو چه گویم
که خود دانی
چه بر سرم آورده این اقیانوس موهبت مبهوت گر تو
...
دوستت دارم
دوستت دارم و
جانباخته ی انس توام
حیرانی چشمانم را به حضورت
از من مگیر.
- ۹۴/۰۷/۱۲