کشتزار عشق
دوشنبه, ۱۳ مهر ۱۳۹۴، ۱۰:۲۵ ب.ظ
با طلوعی دیگر
فرصتی باز،
خواهم یافت تا تو را به باور خویش دریابم
و دوباره چشمانم به جهانی گشوده گردد که تو
در آن، باغ عشق آفرینی کرده ای
و بذرهای عشق ما را به شالیزارمحبت خویش نشانده ای.
و در این میان
من تنها حسرت تو را دارم ای دوست
که بذرت را کجا گم کرده ای
و کجا تنها مانده ای؟!
در انتظار تو می مانم .
در انتظار تو می مانم
تا مرا به بذر خویش همراه شوی.
به امید آن روز
که بذر درونمان در کشتزارعشق او هزاره شود
و هزاران هزار بذرعشق زاید
تا جهانی عاشقانه باید.
- ۹۴/۰۷/۱۳