گدوک

گدوک به معنی جایی در کوه که برف زیادی می بارد و رفت و آمد مشکل است . عین زندگی ;

گدوک

گدوک به معنی جایی در کوه که برف زیادی می بارد و رفت و آمد مشکل است . عین زندگی ;

۰۷
ارديبهشت

عجیب است

همچون نقاشی هستیم که در خواب اثری می سازیم و

صبح که برمیخیزیم با خود می اندیشیم که چه کسی این اثر را در اتاق من جا نهاده است.

گاه این تصویر چنان زیباست که زود قبول میکنیم اثر بجا مانده متعلق به من است و شایستگی این هدیه یا شاید معجزه رو دارم و دیگر چه فرقی می کند که چه کسی آنرا اینجا جا گذاشته ;)

و گاه اثز آنقدر آشفته و نازیباست که ایمان داریم هیچ ارتباطی با من ندارد و عمدا آن را پیش من جا گذاشته اند تا به من آسیب برسانند :O

...

و عجیبش آنجاست که میفهمی هر دو اثر به درستی و به دقت کار دستان و ذهن توست


  • سمیرا ملک پور
۲۲
فروردين

خودت را زندگی کن

با هر آنکه به دنیای تو وارد می شود

بگذار مرزهایش را با خود واقعی ات بسازد

.

.

.

ماندنی باشد می ماند و تو نیز

نباشد می رود تا آنی بیاید که باید

کسی که تو را با هر آنچه داری و نداری پذیراست

با هر آنچه که هستی


درست مثل خودت

  • سمیرا ملک پور
۰۸
فروردين

هر آگاهی تازه حکم یه تلالو نور و روزنه ای روشن داره برای دیدن توانایی های وجودیت

قصه قصه ی مشاهده ی فیل در اتاق تاریکه

و آگاهی هر چه پرتلالو تر باشد تو رو زودتر به درک درست از فیل میرسونه

اون فیل، توانایی های وجودی توست

همان قهرمان واقعی درونیت

و هیچ راهی جز دانستن نمیتونه اتاق قهرمانت رو روشن کنه تا درکش کنی.


داناییتان همواره رو به رشد.



  • سمیرا ملک پور
۲۶
اسفند

هنگامه ی لاله های زیبای تهران رسیده

سلااااااااااااااااااام لاله های دوست داشتنی

خوش آمدید :)))))

  • سمیرا ملک پور
۰۴
اسفند

نقطه اوج این آهنگ رو خیلی دوست دارم:




نیمی از ما با طوفان می رفت
نیمی از ما در شب جا می ماند
نیمی از ما با باران می ریخت
نیمی از ما از باران می خواند



نیمی از ما

گروه پالت

  • سمیرا ملک پور
۰۲
اسفند


زمستان سخت من در گذر است

نمی دانم تا کی

اما بهار که بیاید دوباره جوانه خواهم زد

و تابستان گرم و حاصلخیزم را خواهم ساخت

  • سمیرا ملک پور
۲۶
بهمن

دیگه داره باورم میشه که هیچ آدمی از سرتصادف وارد زندگی ام نشده و نمیشه

هر چقدر هم جدیش نگیرم و فقط از سر ادب و احترام حضورش رو بپذیرم

درست یه جایی که انتظارش رو ندارم  حضورش رو پررنگ میکنه و برام هدیه ای بکر میاره.

بعضی هاشون شاید خودشون ندونن که چه آینه هایی برای من میشن

و من رو با چه ابعادی از وجودم روبرو می کنن

...

هر چقدراین باور قویتر میشه

بیشتر مشتاق میشم تا ببینم دونه دونه آدم های زندگیم قراره چه حرف ناگفته و ناشنیده ای را برام رو کنند.

تو زندگیم آدم بی رنگ وجود نداره و من میتونم رنگ های طیف وجودم را در وجود اونها پیدا کنم.


ممنونم از دوست گلی که با تماس تلفنی اش باعث شد یه بار دیگه حال این روزهای خودم رو با خودم  چک کنم

و بخاطر ثانیه ثانیه های گذشته زندگیم هزارباره شکر کنم.


  • سمیرا ملک پور
۱۰
بهمن

زندگی مثل یه اقیانوسه و ما حکم غواصش رو داریم

اقیانوس پر از تهدید و خطره

و پر از زیبایی و شگفتی

می شه اونقدر درگیر شگفتی هاش شد 

یا اونقدر درگیر ترس هاش

که یادت بره صدف های کف اقیانوس

مدت هاست که به انتظارت نشسته اند تا مروارید وجودشون رو به تو هدیه بدهند.


  • سمیرا ملک پور
۰۴
بهمن

زندگی با همه چیزای در همش می گذرد

خیلی هاش رو با ذهنت تایید می کنی،

خیلی هاش رو دوست داری

خیلی هاش برات فرقی نمیکنه ، هر جور که می خواد پیش بره بره

و خیلی چیزاش برات دردناکه و احساس های ترس و نگرانی ات رو درگیر میکنه

حتی اگر منطقت مشکلی باهاش نداشته باشه اما احساست بیخیالش نمیشه


همه اینا با هم و کنار هم اسمش زندگیه

هیچ چیز عجیبی نیست اگر زندگی رو شناخته باشی

و بدونی که فارغ از همه ی باید و نباید ها ، خواستن ها و نخواستن ها

اسمش زندگیه.

همونی از اجدادمون تا همین روزایی که باهاش نفس میکشیم اسمش همین بوده و نه چیز دیگه.


پ.ن:

از پونه مقیمی بابت پست اینستاگرامش در مورد زندگی خیلی خیلی سپاسگزارم.

پونه جان ممنون که تو این روزا الهام بخشم هستی.

خیلی بیشتر از حد انتظارم.

  • سمیرا ملک پور
۰۱
دی

ممنون از دوست گلی که خیلی به موقع این ترانه رو بهم تقدیم کرد مه حالم خوووب شه.

دوستت دارم:



الهی خم نشی وقتی که دردات روی شونت مثل یه کوله باره

تو میدونی بری از پا نیوفتی دیگه این راه برگشتن نداره

مسیر زندگی مثل یه روده که آخر دل به دریا مسپاره

اگه بالاو پایین داره اما تهش حس رسیدن موندگاره


قبولش کن اگه حتی شکستی نگو هرگز امیدت میره از دست

تو میدونی بریو پر بگیری اگه شوق رهایی تو دلت هست

نگو هرگز امیدت میره از دست مبادا وقت رفتن کم بیاری

مسیر زندگی مثل یه روده که یعنی راهی جز رفتن نداری

برو تا آخر دنیا سفر کن سفر کن تا دلت آروم بگیره

سفر مثل یه مرهم دلنشینه نزار حسش توی قلبت بمیره


مسیر زندگی مثل یه روده که آخر دل به دریا مسپاره

اگه بالاو پایین داره اما تهش حس رسیدن موندگاره

نگو هرگز امیدت میره از دست مبادا وقت رفتن کم بیاری

مسیر زندگی مثل یه روده که یعنی راهی جز رفتن نداری

  • سمیرا ملک پور